گاهي مسير جاده به بن بست مي رود گاهي تمام حادثه از دست مي رود گاهي همان کسي که دم از عقل مي زند در راه هشياري خود مست مي رود گاهي غريبه اي که به سختي به دل نشست وقتي که قلب خون شده بشکست مي رود اول اگرچه با سخن از عشق آمده آخر خلاف آنچه که گفته است مي رود گاهي کسي نشسته که غوغا به پا کند وقتي غبار معرکه بنشست مي رود اينجا يکي براي خودش حکم مي دهد آن ديگري هميشه به پيوست مي رود واي از غرور تازه به دوران رسيده اي وقتي ميان طايفه اي پست مي رود هر چند مضحک است
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت